سفارش تبلیغ
صبا ویژن

غزلستان عاشقی
 
قالب وبلاگ

عاشقان از گون دشت عطش تاق ترند

ماهیانی که اصیل اند در اعماق ترند

دوره آینگی سر شده یا آینه نیست؟

مردم کوچه آئینه بد اخلاق ترند

واعظا موعظه بگذار که وعاظ عزیز

به تقلای گناه از همه مشتاق ترند

راستی اگر از نان و خورش نیست خبر

این گدایان زچه از پادشهان چاق ترند؟

بعد از این نام من و کوچه گمنامی ها

که غریبان جهان شهره آفاق ترند

پسرا و پدران بی خبر از حال هم اند

روز محشر پدران از پسران عاق ترند.


[ شنبه 92/9/30 ] [ 12:19 عصر ] [ غریب ] [ نظرات () ]

تو نه مهتاب و نه خورشیدی و نه دریایی
تو همان ناب ترین جاذبه ی دنیایی 

تو پر از حرمت بارانی و چشمت خیس است
حتم دارم که تو از پیش خدا می آیی

مثل اشعار اهورایی باران پاکی
و به اندازه ی لبخند خدا زیبایی

خواستم وصف تو گویم همه در یک رویا
چه بگویم که تو زیبا تر از آن رویایی 

مثل یک حادثه ی عشق پر از ابهامی
و گرفتار هزاران اگر و امایی

ای تو آن ناب ترین رایحه ی شعر بهار
تو مگر جام شرابی که چنین گیرایی؟

 

 


[ چهارشنبه 92/9/27 ] [ 11:19 صبح ] [ غریب ] [ نظرات () ]

زخمی غم
با الهام از زیارت ناحیه مقدسه درد دل حضرت زهرا (علیها السلام) با حضرت مهدی (علیه السلام) در واقعه عاشورا
 

 از گریه های دَم به دَمت سوخت جانِ من 
آتش گرفت این دل بی همزبان من
 
از شِکوههای سرخ تو جانم به لب رسید
 
درد تو بُرد یکسره تاب و توان من

بی صبر و بیقرار ببین همنوا شده است
 
هفت آسمان به ناله و آه و فغان من
 
از داغ گل در آتش جانسوزم ای دریغ!
 
درد است و آه، همدم روز و شبان من
 
من داغدار داغ شهیدان بی سرم
 
کومرهمی به درد و غم بیکران من؟

قلب شکسته ام به خدا! زخمیِ غم است
 
از داغ سرخِ باغِ گل ارغوان من

دست بلا و ظلم و جفا و ستم شده است
 
همراهِ تا همیشه من، سایبان من

داغم دوباره تازه شد از گریه های تو
 
بشنو حدیث غصّه و درد نهان من

بنشین کمی کنار دلِ لاله پرورم
 
آرام باش یک نفس، آرام جان من!

بگذار سر به شانه لرزان فاطمه (علیها السلام)
 
آتش مزن زگریه به روح و روان من

بس کن که نیست تاب تحمل دگر مرا
 
بس کن ترا قسم به غمِ بی امان من!

غمگریه های لاله امانم بریده است
 
جز غصّه نیست آنچه بگیرد نشان من

دل را قرینِ ماتم و اندوه میکند
 
فریادهای العطشِ کودکان من

یک شعله ام زداغ غریبان کربلا
 
هرگز نبود این همه غم، درگمان من

در گوشه خرابه غریبانه جان سپرد
 
بی بال و پر پرنده بی آشیان من

در جان من نشسته غمِ ناگهانِ گل
 
طاقت زدست برده غمِ ناگهانِ من

بس کن که داغ غربت گلها مرا بس است
 
مهدی (علیه السلام)! عزیز دیده! گل بی خزان من!

مهدی (علیه السلام)! بس است، گریه مکن طاقتم مگیر
 
رحمی به ناله های دل خونفشان من

یک روز میرسی ز فراسوی غصّه ها
 
زیباترین ستاره هفت آسمان من!

با ذوالفقار عدل به خونخواهی حسین (علیه السلام)
 
میآیی ای شفای غم جاودان من!

پایان غصّه های تبار محمّد (صلی الله علیه وآله وسلم) است
 
روز مصیبت است و غم دشمنان من

 



[ جمعه 92/9/22 ] [ 8:15 صبح ] [ غریب ] [ نظرات () ]

 

خورشید رخ مپوشان در ابر زلف، یارا

 

چون شب سیه مگردان روز سپید ما را

 

ما را ز تاب زلفت افتاد عقده بر دل

 

بر زلف خم به خم زن دست گره گشا را

 

فخر جهانیان شد ننگ صنم پرستی

 

جانا ز پرده بنمای روی خدانما را

 

ای آشکار پنهان برقع ز رخ برافکن

 

تا جلوه ات ببینم پنهان و آشکارا

 

بی جلوه ات ندارد ارض و سما فروغی

 

ای آفتاب تابان هم ارض و هم سما را

 

بازآ که از قیامت برپا شود قیامت

 

تا نیک و بد ببیند در فعل خود جزا را

 

ای پرده دار عالم در پرده چند مانی

 

آخر ز پرده بنگر یاران آشنا را

 

بازآ که بی وجودت عالم سکون ندارد

 

هجر تو در تزلزل افکند ماسوی را

 

حاجت به تست ما را ای حجت الهی

 

آری بسوی سلطان حاجت بود گدا را

 

عمری گذشت و ماندیم از ذکر دوست غافل

 

از کف به هیچ دادیم سرمایه بقا را

 

ما را فکنده غفلت در بستر هلاکت

 

درمان کن ای مسیحا این درد بی دوا را

 

ای پرده دار عالم در پرده چند پنهان

 

بازآ و روشنی بخش دلهای باصفا را

 

فؤاد کرمانی 


[ جمعه 92/9/15 ] [ 1:55 عصر ] [ غریب ] [ نظرات () ]

 

چشم‌، چشم‌، دو تا چشم‌
خمار و نافذ و مست‌
مو، مو، یه‌ خرمن‌
قشنگ‌ و مشکی‌ یکدست‌

خط‌ خط‌ دو ابرو
مِشکیی‌ و کمونی‌
خال‌، خال‌، دو گونه‌
گونه‌ای‌ استخونی‌

لب‌، لب‌، دو تا لب‌
همینجوری‌ می‌خنده‌
قربون‌ برم‌ ماشاءالله‌
بابام‌ چه‌ قد بلنده‌

دندوناشو ببینین‌
عینهو مرواریده‌
بابا به‌ این‌ خشگلی‌
هیچ‌ جا کسی‌ ندیده

دست‌، دست‌، دو تا دست‌
چه‌ مشکلها که‌ حل‌ کرد
میگن‌ که‌ وقت‌ رفتن‌
مادرمو بغل‌ کرد

بابام‌ مَنم‌ بغل‌ کرد
دست‌ بابام‌ چه‌ گرمه‌
حُسن‌، حُسن‌، محاسن‌
ریش‌ بابام‌ چه‌ نرمه‌

پا، پا، دو تا پا
راهی‌ جبهه‌ بی‌تاب‌
مامان‌ با گریه‌ می‌ریخت‌
پشت‌ سر بابام‌ آب‌

چشم‌، چشم‌، دو تا چشم‌
شب‌ تا سحر بیداره‌
مو، مو، یه‌ خرمن‌
پر از گرد و غباره‌

لب‌، لب‌، دو تا لب‌
خُشک‌ و ترک‌ خورده‌ بود
آبروی‌ آب‌ رو
کام‌ بابام‌ برده‌ بود

پا، پا، دو تا پا
خسته‌ ولی‌ پر توان‌
می‌بَره‌ حمله‌ بابا
سوی‌ عدو بی‌امان‌

دست‌، دست‌، دو تا دست‌
گره‌ کرده‌ و مشته‌
با اون‌ دستای‌ گرمش‌
چه‌ دشمنا که‌ کُشته‌

نیگا کنین‌ عکسشو
چقدر قشنگو زیباست‌
خونه‌ عجب‌ معطر
به‌ عطر و بوی‌ باباست‌

بابام‌ کنار سنگر
روی‌ موتور نشسته‌
محاسن‌ خاکیشو
رنگ‌ حنایی‌ بسته‌

محاسن‌ نرم‌ اون‌
تو جبهه‌ها خونی‌ شد
بابای‌ قد بلندم‌
راهی‌ مهمونی‌ شد

چشم‌، چشم‌، دو تا چشم‌
خوابیده‌ توی‌ صحرا
تو جبهه‌ها شهید شد
بابای‌ ناز «زهرا»

خط‌، خط‌، دو ابرو
قرمزه‌ و کمونی‌
خال‌، خال‌، دو تا خال‌
روگونه‌ و پیشونی‌

خال‌ روی‌ گونه‌هاش‌
قهوه‌ای‌ و قشنگه‌
ولی‌ خال‌ پیشونیش‌
خونی‌ و سرخ‌ رنگه‌

پا، پا، دو تا پا
دست‌، دست‌، دو تا دست‌
دست‌ و پای‌ بابا جون‌
زیر شنیهاشکست‌

قربون‌ چشماش‌ برم‌
همون‌ چشای‌ مستش‌
کدوم‌ دست‌ پلیدی‌
زد و چشاشو بستن‌

اونی‌ که‌ دید باباجون‌
تو جبهه‌ها شهید شد
میگه‌ تو خاک‌ فکه‌
افتاد و ناپدید شد

آی‌ دونه‌ دونه‌ دونه‌
نون‌ و پنیر و پونه‌
بعد گذشت‌ چند سال‌
بابا اومد به‌ خونه‌

چوب‌، چوب‌، یه‌ تابوت‌
که‌ تو کوچه‌ روُون‌ بود
جای‌ بابا تو تابوت‌
یه‌ تیکّه‌ استخون‌ بود

هزار هزار چشم‌ مست‌
هزار هزار تا گونه‌
هزار هزار هزاران‌
نگاه‌ِ عاشقونه‌

هزار هزار محاسن‌
یا خونی‌ شد یا که‌ سوخت‌
هزاران‌ دل‌ عاشق‌
که‌ توی‌ سینه‌ افروخت‌

هزار هزاران‌ پدر
هزار هزار تا مادر
هزار هزار محبت‌
هزار هزار تا همسر

هزار هزاران‌ رفیق‌
هزار هزار برادر
هزار هزار تا فرزند
هزار هزار تا خواهر

هزار هزار رفاقت‌
هزار هزار معرفت‌
هزار هزار تا عاشق‌
هزار هزار تا رأفت‌

هزار هزار تا نامزد
هزار هزار اهل‌ دل‌
هزار هزار طراوت‌
شمع‌ مجلس‌ و محفل‌

هزار گل‌ِ سر سبد
هزار هزار قد بلند
هزار هزار هزاران‌
هزار هزار تا پیوند

هزار هزار شور و شوق‌
لبان‌ پُر ز خنده‌
هزار هزار بسیجی‌
هزار هزار پرنده‌

هزار هزار پهلوُن‌
هزار هزار همخونه‌
رفتن‌ که‌ ما بمونیم‌
رفتن‌ که‌ دین‌ بمونه‌

ابوالفضل سپهر

 

 


[ چهارشنبه 92/9/6 ] [ 8:1 عصر ] [ غریب ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 4
بازدید دیروز: 25
کل بازدیدها: 136393
کد لحظه شمار غیبت امام زمان برای وبلاگهای مهدویت