غزلستان عاشقی | ||
عادت نکرده ام به حضور غریبه ها
تو با منی ؛ وگرنه که حتما شکسته بود
این ساده ی تکیده به زور غریبه ها
تو با منی ؛ اگرچه خودت منکرش شوی
تو بامنی ؛ اگرچه ... به گور غریبه ها !
تا حد این حضور صمیمی نمی رسد
هرگز نگاه و دست و شعور غریبه ها
عادت نکرده ام - نه که عقلم نمی رسد -
این که پرم گرفته به تور غریبه ها ...
... آری ! تو شعر روشن هر صفحه ی منی
در لابه لای وهم سطور غریبه ها ! [ پنج شنبه 92/3/9 ] [ 9:4 عصر ] [ غریب ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |