غزلستان عاشقی | ||
دوباره یک شب دیگر، دوباره تنهایى دوباره این من و این امتداد یلدایى ستاره می چکد از چشم هاى بسته ى صبح میان بسترتاریک ناشکیبایى امید نرگسى ام آن حضور نامرئى است غروب بى کسی ا م آن طلوع رؤیایى به پیشواز تو مى آیم اى حقیقت سبز! چرا به خلوت پاییزى ام نمى آیى؟ همیشه مشتعلت فوج، فوج، پروانه هماره منتظرت موج، موج دریایى بیا، طراوت شرقى! بیا و قسمت کن میان پنجره ها یک بهار، زیبایى غزل، کم است و زمینى است، آى حافظ خون! بخوان قصیدهاى از عشق هاى بالایى حمید رضا حامدی [ پنج شنبه 92/10/19 ] [ 11:4 صبح ] [ غریب ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |